دستهبندی مشاغل به «مردانه» و «زنانه» از قدیم وجود داشته و به اعتقاد برخی صاحبنظران چنین تقسیم کاری از تاثیرگذارترین علل جایگاه پایینتر زنان در تاریخ بوده است (1). چنین دستهبندی از کلیشههای جنسیتی نشأت میگیرد. «کلیشههای جنسیتی تصویر ذهنی یکنواخت و قالببندی شدهای از رفتارهای خاص مربوط به زنان و مردان را ارائه میدهد بدون آنکه بررسی و آزمون شده باشند. بر اساس کلیشههای جنسیتی، زنان و مردان در جامعه دارای ویژگیهای خاص، رفتار خاص و حالات روانی خاص هستند و در نهایت، قابلیت انجامدادن وظایف و کارهایی را دارند که به صورت معمول با یکدیگر متفاوت هستند. کلیشهسازی از طرفی خصوصیات و تواناییهایی را به زنان اختصاص میدهد که در مردان از آنها نشانهای نیست و از طرف دیگر، تواناییها و خصوصیاتی را به مردان نسبت میدهد که زنان از آن بیبهره هستند» (2). از این رو کلیشههای جنسیتی درباره مشاغل یکی از اصلیترین عوامل حضور افراد در مشاغل بشمار میآید.